-
علمی
(۸)-
کتاب
(۶)-
کتاب مدیریت
(۲) -
کتاب زبان انگلیسی
(۲) -
کتاب کامپیوتر
(۱)
-
-
مقاله
(۱) -
کنکور دکتری مدیریت
(۱)
-
-
برگزیده
(۸۸) -
مذهبی
(۱۹) -
احادیث
(۱۳) -
پوستر
(۴۹) -
شهدا
(۸) -
شعر
(۷) -
محرم
(۹) -
آموزش
(۶)-
کامپیوتر
(۵)-
پرینتر
(۲)
-
-
زبان انگلیسی
(۱)
-
-
مطالب آموزنده و خنده دار
(۱۸) -
,ورزشی
(۱)
- ۹۵/۰۷/۰۱شعر هفته دفاع مقدس
- ۹۵/۰۷/۰۱هفته دفاع مقدس گرامی باد
- ۹۴/۱۰/۰۸زمان و مکان تجمع مردم شیراز در 9 دی
- ۹۴/۱۰/۰۸تولد حضرت رسول(ص) گرامی باد
- ۹۴/۱۰/۰۸9دی
- ۹۴/۰۹/۲۵ارزش ایرانی+عکس
- ۹۴/۰۸/۰۹درایور پرینتر HP LaserJet P2015
- ۹۴/۰۸/۰۶بنده پیر خراباتم که لطفش دایم است
- ۹۴/۰۸/۰۹اربعین پای پیاده حرم ثارالله ...
- ۹۴/۰۷/۲۳01- جنایات آمریکا+پوستر
- ۹۴/۰۹/۱۴فاجعه منا و زائران حسینی
- ۹۴/۰۹/۱۲پایان امپراطوری مدیری؟
- ۹۴/۰۸/۰۹خداوندا
- ۹۴/۰۹/۱۲نگاه مثبت ، حتما بخوانید
- ۹۴/۰۷/۲۳01- جنایات آمریکا+پوستر
- ۹۴/۰۸/۰۲اشقان را سر شوریده به پیکر عجب است
- ۹۵/۰۷/۰۱هفته دفاع مقدس گرامی باد
- سایت کار با زبان برنامه نویسی HTML
- سایت استخدامی بانک ها
- بازی های لیگ برتر - سازمان لیگ فوتبال ایران
- فضای رایگان آپلود فایل و آپلود عکس
- جستجوگر پارسی جو
- جستجوگر سلام
- مترجم آنلاین آبادیس
- سامانه سجاد دانشگاه علمی کاربردی
- کلام فارس
- ساخت ایمیل
- ساخت وبلاگ جدید در blog.ir
- نرم افزار مهاجرت به blog.ir
- وبلاگ رسمی شرکت بیان
- صندوق بیان
رندان تشنه لب را آبی نمی دهد کس
گویا ولی شناسان رفتند از این ولایت
در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا
سر ها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
دانلود رایگان کتاب رقص تغییر چالش های تغییر بنیادی در سازما نهای یادگیرنده (نوشته پیتر سنگه)
برای دانلود کتاب بر روی کلمه دانلود کلیک فرمایید:
رسول اکرم صلى الله علیه و آله :
إِذا رَأَیتَ مِن أَخیکَ ثَلاثَ خِصالٍ فَارجُهُ: اَلحَیاءُ وَ الامانَةُ و َالصِّدقُ؛
هر گاه در برادر (دینى) خود سه صفت دیدى به او امیدوار باش: حیا، امانتدارى و راستگویى.
نهج الفصاحه ص 193 ، ح205
خاطره ای از مادر شهید احمد کشوری :
کلاس دوم راهنمایى که بود، مجلات عکس مبتذل چاپ مى کردند. در آرایشگاه، فروشگاه و حتى مغازه ها این عکس ها را روى در و دیوار نصب مى کردند و احمد هر جا این عکس ها را مى دید پاره مى کرد.
صاحب مغازه یا فروشگاه مى آمد و شکایت احمد را براى ما مى آورد. پدر احمد، رئیس پاسگاه بود و کسى به حرمت پدرش به احمد چیزى نمى گفت.
من لبخند مى زدم. چون با کارى که احمد انجام مى داد، موافق بودم. یک مجله اى با عکس هاى مبتذل چاپ شده بود که احمد آنها را از هر کیوسک روزنامه اى مى خرید. پول توجیبى هایش را جمع مى کرد.
هر بار ۲۰ تا مجله از چند روزنامه فروش مى خرید وقتى مى آورد در دست هایش جا نمى شد. توى باغچه مى انداخت نفت مى ریخت و همه را آتش مى زد.
مى گفتم: چرا این کار را مى کنى؟
مى گفت : این عکس ها ذهن جوانان را خراب مى کند .
برای خواندن زندگینامه ی شهید احمد کشوری به ادامه مطلب بروید
